اكستروژن
مواد غذايي و ارزش تغذيهاي آنها
(شرکت زرماکارون)
متين
يحيوي1، رضا افشين پژوه2، احسان سعادتمند3
1) كارشناس
مركز پژوهشهاي فرهيختگان زرنام، گروه صنعتي پژوهشي زر
2) معاونت
پژوهشي مركز پژوهشهاي فرهيختگان زرنام، گروه صنعتي پژوهشي زر
3) مدير اجرايي مركز پژوهشهاي فرهيختگان زرنام، گروه صنعتي پژوهشي
زر
مقدمه
تكنولوژي
اكستروژن مجموعهاي از شرايط و مواد اوليه را در اختيار متخصصان صنايع غذايي قرار
ميدهد كه با تغيير آنها ميتوان محصولات غذايي جديدي را توليد و به بازار عرضه
نمود. اگرچه اسنكها جزء اولين محصولات تجاري تهيه شده با اكستروژن بودند اما
امروزه با استفاده از اين فرآيند، بسياري از مواد غذايي ديگر با ارزش تغذيهاي
بالا نيز توليد ميشود. تا كنون مطالعه همه جانبهاي در مورد ميزان مصرف غذاهاي اكسترود شده در دسترس
نميباشد اما قابليت اكسترودرها در تهيه مواد غذايي جديد از مخلوط مواد اوليه
ميتواند مبناي مناسبي براي توسعه غذاهاي فراسودمند و ارائه آنها به بازار مصرف
گردد (1).
مواد اوليه داراي خواص كاربردي معمولاً به تنهايي از خواص
ارگانولپتيكي مناسبي براي مصرف مستقيم برخوردار نيستند، حال آنكه با استفاده از
اكسترودرها ميتوان به غذاهاي جديدي با خواص كيفي مناسب براي مصرف كنندگان دست
يافت. به عنوان مثال مصرف مستقيم دانههاي غلات به علت مشكلاتي همچون بافت نامناسب
مورد استقبال مشتريان قرار نگرفته است، اما با استفاده از تكنولوژي اكستروژن
ميتوان مشكلات مذكور را تا حد زيادي حل و محصولات غذايي داراي خواص كيفي
مناسبتري توليد و به بازار عرضه نمود. قاعده كلي مشخصي در مورد نحوه تأثير
اكستروژن بر خواص و كيفيت تغذيهاي مواد غذايي وجود ندارد. بخش قابل توجه تحقيقات
پايهاي بر روي ريزمغذيها تحت شرايط اكستروژن در دهه 1990 انجام شده است كه از
پارامترهاي مؤثر در خواص تغذيهاي مواد اكسترود شده ميتوان به نوع قالب و طراحي
آن، تزريق بخار آب، دماي بدنه اكسترودر، سرعت مارپيچ و سرعت تغذيه مواد به داخل
اكسترودر اشاره نمود (2). سؤال مهمي كه در اينجا مطرح است ميزان اهميت مواد غذايي
اكسترود شده در تغذيه ميباشد كه به در ذيل به اهم آنها ميپردازيم.
- ·
پروتئين و اسيدهاي آمينه
فرآيند اكستروژن از طريق غيرطبيعي كردن پروتئينها باعث
افزايش قابليت هضم آنها ميشود كه علت آن افزايش محلهاي عمل آنزيمها در ساختار
پروتئين ميباشد. بسياري از آنزيمها و عوامل ضد آنزيمي به علت غير طبيعي شدن تحت
اكستروژن فعاليت خود را از دست ميدهند. ميزان غيرطبيعي شدن پروتئينها معمولاً با
اندازهگيري حلاليت پروتئينها در آب و يا ساير محلولهاي مشابه ارزيابي ميگردد. تغيير
حلاليت پروتئينها معمولاً تحت شرايط اعمال نيروي برشي بالا زياد ميشود و همچنين
تحت تأثير دما و رطوبت نيز قرار ميگيرد. براي مثال حلاليت پروتئينهاي گندم حتي
در شرايط دمايي پائين (نظير توليد ماكاروني) نيز كاهش مييابد. دماهاي بالا و
رطوبت پائين باعث افزايش ميزان واكنشهاي ميلارد ميگردد. قندهاي احيا كننده (قندهاي
كوچك تشكيل شده در طي اعمال نيروي برشي) و ساكارز (پس از هيدروليز) ميتوانند با
ليزين واكنش دهند كه همين امر باعث كاهش ارزش تغذيهاي پروتئينهاي موجود در
محصولات اكسترود شده ميگردد (3).
غذاها و دانههاي نشاستهاي منابع اصلي تأمين انرژي در
بسياري از برنامههاي غذايي هستند. كنترل و طراحي شرايط اكستروژن براي كنترل
تغييرات مواد كربوهيدراتي و شكل نهايي آنها در محصولات توليدي از اهميت خاصي برخوردار
است كه علت آن تأثير فرآيند اكستروژن بر ساختار مواد نشاستهاي در جهت تجزيه
مولكولي آنها ميباشد. انسان به راحتي توانايي هضم و جذب نشاسته غيرژلاتينه و
طبيعي را ندارد. از نظر نحوه ژلاتينه شدن نشاسته، اكستروژن تقريباً به صورت منحصر
به فرد عمل ميكند و علت آن اين است كه در يك اكسترودر، ژلاتينه شدن نشاسته
ميتواند نسبت به ساير فرآيندها در مقادير بسيار پائينتر رطوبت صورت گيرد. در طي
عمليات اكستروژن، نشاسته پيش هضم ميگردد. شاخههاي جانبي روي آميلوپكتين در طي
اعمال نيروي برشي حذف ميگردند و كاهش وزن مولكولي هر دو پليمر نشاسته (آميلوز و
آميلوپكتين) نيز گزارش شده است (4).
نگرانيهاي مربوط به از بين رفتن ويتامينها در طي فرآيند
اكستروژن، برخي توليدكنندگان را بر آن داشت
تا ويتامينها را به صورت اسپري پس از اكستروژن به مواد غذايي اضافه
نمايند. متأسفانه حرارت و اكسيژن دو عاملي هستند كه ويتامين A و كاروتنوئيدهاي وابسته را تخريب كرده و از بين ميبرند. بتاكاروتن به عنوان
يك آنتي اكسيدان و پيش ساز ويتامين A تحت تأثير حرارت ناپايدار است. افزايش دماي اكسترودر از
125 به 200 درجه سانتي گراد باعث كاهش بيش از 50 درصد آنها در آرد گندم ميگردد.
ويتامينهاي D و K در طي فرآيند مواد غذايي نسبتاً پايدار هستند و معمولاً در
مواد غذايي اكسترود شده براي مصارف انساني استفاده نميشوند اما ميزان ويتامين E باقيمانده در آرد گندم اكسترود شده و خشك شده با خشككن غلتكي كمتر از 20 درصد
گزارش شد. در حضور حرارت و اكسيژن، ويتامين C تخريب ميشود. اين ويتامين در طي اكستروژن آرد گندم در دماهاي بالا در مقادير
رطوبت نسبتاً پائين (10 درصد) كاهش يافت. تيامين از ويتامينهاي محلول در آب است
كه بيشترين حساسيت را به حرارت دارد. در طي اكستروژن خشك مواد (بدون افزودن آب)،
افتهاي بالاي تيامين گزارش گرديد، اين در حالي است كه نياسين و ريبوفلاوين افتي
را نشان ندادند (5).
اگرچه ليپيدها به
عنوان منابع ذخيرهاي انرژي محسوب ميشوند اما مصرف بيش از حد آنها باعث
بيماريهاي قلبي-عروقي، سرطان و چاقي مفرط ميگردد. معمولاً فرمولاسيون مواد
اكسترود شده داراي ميزان چربي كمتر از 10 درصد ميباشد زيرا ميزان چربي بالاتر
باعث مشكلات تكنولوژيكي در راهاندازي اكسترودر ميگردد به طوري كه اصطكاك كم بين
مواد و ديواره اكسترودر باعث عدم حركت به جلو و حركت در جاي آنها ميگردد. آناليز
شيميايي سبوس گندم و آرد كامل گندم اكسترود شده با ميزان مشخصي چربي نشان داد كه
سبوس گندم اكسترود شده حاوي مقادير بيشتري چربي آزاد بوده و مقدار چربي متصل شده
در آرد گندم كه نشاسته بيشتري دارد بالاتر بود (5).
اكسيداسيون چربيها يكي از دلايل عمده افت خواص كيفي و
تغذيهاي مواد غذايي ميباشد. اگرچه به نظر ميرسد كه به علت زمان كوتاه فرآيند در
طي اكستروژن، اكسيداسيون چربيها صورت نميگيرد اما در طي نگهداري محصولات اكسترود
شده توليدي اكسيداسيون رخ ميدهد (2). تأثير نسبي آنتي اكسيدانهاي مختلف بر
اكسيداسيون چربيها در جدول ذيل مقايسه شده است.
جدول 1: مقايسه
نسبي آنتي اكسيدانهاي مختلف در مواد اكسترود شده (2)
نوع آنتي اكسيدان
|
مزايا
|
محدوديتها
|
هيدروكسي آنيزول بوتيله
(BHA)
و هيدروكسي تولوئن بوتيله (BHT)
|
به خوبي در مواد خشك اوليه پخش ميگردد
|
فراريت باعث كاهش باقيمانده آن در مواد اكسترود شده نهايي ميگردد.
|
توكوفرولها
|
داراي فعاليت مشابه ويتامين Eاست و براي مصرف كنندگان متقاضي مواد طبيعي
جذاب ميباشد.
|
ناپايدار به حرارت
|
اسيدهاي فنولي
|
در صورت استفاده از فرآوردههاي جانبي در توليد آن، ميتواند ارزان تمام
شود.
|
به دليل تشكيل كمپلكس، رنگ تيرهتري ميدهد. طعم و مزه گس يا تلخ ميدهد.
|
اسيد آسكوربيك
|
باعث افزايش جذب آهن ميشود.
|
ناپايدار به حرارت
|
غذاهاي داراي فيبر بالا ممكن است در طي اكستروژن، قسمتهاي
داخلي پوسته اكسترودر و مارپيچ را سائيده و همين امر باعث افزايش مواد معدني در
مواد اكسترود شده ميگردد. اكستروژن و
هرگونه تغييرات حاصل از آن بر روي مواد معدني بر ميزان دريافت و مصرف عناصر آهن و
روي سبوس گندم تأثيري نداشت (6)، از سوي ديگر عمليات اكستروژن تأثيري در دسترس
بودن بيولوژيكي عنصر روي در مخلوط سمولينا نداشت. در حقيقت افت در دسترس بودن
بيولوژيكي مواد معدني ممكن است در مواد غذايي حاوي مقادير بالاي فيبر تغذيهاي و
فيتات رخ دهد. تحقيقات به عمل آمده حاكي از آن بود كه تغيير سرعت مارپيچ تأثيري
روي ميزان باقيمانده فيتات در سبوس گندم نداشت اما ميزان فيبر غير محلول در سبوس
جوي دوسر و برنج پس از اكستروژن كاهش يافت. جدا كردن فيتات از اين نمونهها باعث
شد سبوس اكسترود شده جوي دوسر و برنج قدرت باند كردن مقدار بيشتري كلسيم و روي در
شرايط آزمايشگاهي را داشته باشد اما بر روي مس تأثيري نداشت (2).
نتيجهگيري
تحقيقات بسيار
متنوعي در زمينه تغذيه و اكستروژن با توجه به نيازهاي گسترده در اين عرصه قابل
تصور و پيشبيني ميباشد. انجام پژوهشها بر روي اين فرآيند در ظرفيتهاي بالا به
منظور بررسي امكان توسعه نتايج تحقيقات پيشين لازم و ضروري تلقي ميگردد. برخلاف
سرعت توليد نمونهها، بررسي تأثير اكستروژن بر فاكتورهاي تغذيهاي، معمولاً
زمانبر و پرهزينه است. استفاده همزمان از علوم تغذيه، صنايع غذايي و مهندسي، در
توليد موفق هر محصول اكسترود شده جديد يك فاكتور كليدي و مهم ميباشد. قرن حاضر
امكانات و فرصتهاي گوناگوني را براي بهبود و توسعه تغذيه انسانها فراهم كرده است
و اكسترودرها ابزارهاي مفيدي در اين راه محسوب ميشوند.
منابع و مراجع
Della Valle,
G., Quillien, L. and Gueguen, J. (2006). Relationships between processing
conditions and starch and protein modifications during extrusion-cooking of pea
flour. Journal of Sci Food Agric, 64(4), 509-517.
- Bjorck, I.,
Asp, N. (2007). The effect of extrusion cooking on nutritional value. Journal
of Food Engineering, 2(4), 281-308.
- Areas, J.
(2000). Extrusion of food proteins. Critical Reviews in Food Science and
Nutrition. 32(4), 365-392.
- Akdogan, H.
(1999). High moisture food extrusion. International Journal of Food Science and
Technology, 34 (3), 195-207.
- Camire, M. E.,
Van Chuyen, H. (2004). Chemical changes during extrusion cooking.
Process-induced chemical changes in food. New York, Plenum Press.
- Fardet, A., Abecassis,
J. Hoebler, C. and
Baldwin, P. M. (2003). Influence of technological modifications of the protein
network from pasta on in vitro starch degradation. Journal of Food Science,
30(2), 33-145.
فشار هيدرواستاتيك
بالا شيوهاي نوين در فراوري غيرحرارتي دانه گندم
(شرکت زرماکارون)
متين يحيوي1، امير وكيلي نظامي1، رضا افشين پژوه2،
احسان سعادتمند 3
1) پژوهشگر مركز پژوهشهاي
فرهيختگان زرنام، گروه صنعتي پژوهشي زر
2) مدیر واحد تحقیق و توسعه گروه توسعه صنعتي پژوهشي زر و پژوهشگر مركز
پژوهشهاي فرهيختگان زرنام
3) مدير اجرايي گروه توسعه صنعتی و پژوهشی زر و پژوهشگر مركز پژوهشهاي فرهيختگان
زرنام
ظهور و پيشرفت روشهاي غيرحرارتي نوين در صنایع غذایی، به دليل تأثيرات سوء
حرارت، اهمیت خاصی در دهههاي اخير پیدا کرده است. فرآیند فشار هيدرواستاتيك بالا[1]
يا پاسكاليزاسيون[2]،
یکی از مهمترین تکنولوژیهای كنوني ميباشد كه در آن مواد غذايي با هدف از بين
بردن ميكروارگانيسمهاي پاتوژن و همچنين غيرفعال كردن آنزيمهايي كه باعث تغييرات
نامطلوب ميشوند و افزايش كيفيت، در معرض فشار بالا (معمولاً بين 100 تا 1000
مگاپاسكال) قرار ميگيرند (1). سابقه استفاده از فشار بالا به قرن نوزدهم
برميگردد. در سال 1899، Hite به طور موفقيت
آميزي از فشارهاي هيدرواستاتيك بالا براي بهبود و حفظ كيفيت شير استفاده نمود. بنابراين
كاربرد اين فرآيند در كنترل ميكروارگانيسمها و نگهداري مواد غذايي تاريخچهاي
طولاني دارد (2). از اوايل دهه 1990، حدود ده ماده
غذايي فرآوري شده به روش HHP شامل پوره ميوهها، مرباها، آبميوهها
و كيكها به صورت تجاري در ژاپن توليد ميشود. عملكرد يكنواخت در تمام محصول،
بهبود خواص تغذيهاي در محصولات فرآوري شده همراه با پارامترهاي كيفي بهتر،
بيتأثير بودن اندازه نمونهها بر روي زمان فرآيند و همچنين بهبود خواص كاربردي
نظير بافت، امولسيفيه شدن، كف كردن و خواص شكلدهي، از مزاياي عمده اين تكنولوژي
نسبت به ديگر روشهاي فرآيند و نگهداري است (3). براي فرآوري در فشار بالا از فشارهاي بالاي
هيدرواستاتيك استفاده ميشود. وسيله مورد نياز جهت اين فرآيند يك محفظه مكانيكي
(استوانه از جنس استيل) و يك پمپ جهت توليد فشار تا چند صد مگاپاسكال (MPa[3])
ميباشد. پس از اين كه ماده غذايي در ظرف مناسبي قرار داده و دربندي شد، بسته مورد
نظر را در استوانهاي قرار ميدهند كه داراي مايعي با قابليت تراكم كم (نظير آب)
ميباشد. فشار به كمك يك پمپ توليد ميشود كه ممكن است به طور دائم (استاتيك) و يا
ناپيوسته به كار رود. در حالت اخير ممكن است از دو يا سه سيكل اعمال فشار با
زمانهاي متفاوت استفاده نمود (4).
مطالعات چنداني بر روي كاربرد روش
فشار هيدرواستاتيك بالا در حوزه غلات و فرآوردههاي آن انجام نشده است اما گزارشات
متعددي در خصوص تأثير اين تكنيك بر گلوتن و نشاسته گندم به انجام رسيده است (5). روشهاي
جديد نگهداری، جوابگوي نیازهای مصرف کنندگان برای حصول فرآوردههاي مغذي، کاهش مصرف
نگهدارندهها، عمر نگهداري مناسب و همچنين سهولت حمل و نقل هستند. هدف از این مقاله،
بازتاب متفاوت تأثير فرآیند فشار هیدرواستاتیک بالا از نقطه نظر تکنولوژیکی و كيفي
ميباشد.
- ·
تأثیر فشار بالا بر روی پارامترهای رنگ خمیر گندم
مقادیر مختلف فشار و زمان بر روی
پارامترهای متفاوت رنگ (L,
a, b) خمیر بررسی شده است. رنگ خمیر تحت تأثیر HHP قرار میگیرد، با
این وجود تفاوتهای جدی بین دادههای آزمایش نسبتاً کم هستند. روشنی (L) نمونهها با تغییر
میزان فشار و زمان نگهداری در فشار ثابت تغییر میکند، این در حالی است که تغییرات
چندانی بین نمونههای شاهد و خمیرهای تیمار شده مشاهده نشده است. فشار 100 و 150 MPa بیشترین اثر را بر روی پارامترهای a و b میگذارد که به ترتیب
نشاندهنده تمایل به رنگ قرمز و زرد است. از سوی دیگر افزایش مدت زمان تیمار موجب
کاهش پارامتر a میشود، اما تغییر چشمگیری در
پارامتر b مشاهده نمیگردد. فشار اعمال شده به
خمیر، تنها در بالاترین مقدار آزمایش شده (MPa 250) موجب تغییر رنگ کل میشود (6).
- ·
تأثیر فشار بالا بر روی جمعیت میکروبی خمیر گندم
اثرات فشار بالا بر روی غیر فعالسازی
میکروبی به فاکتورهای متعددی از جمله نوع میکروارگانیسم، مدت زمان تیمار، دما و
ساختار ماده غذایی بستگی دارد. بنابراین انتخاب فشار مناسب جهت ازبین بردن و
غیرفعال کردن عوامل فساد و سلولهای رویشی اجتناب ناپذیر است. اثر درجات مختلف HHP در مدت زمانهای متفاوت
بر روی تعداد کلی باکتریهای مزوفیل هوازی[4]
مورد بررسی قرار گرفت. بر طبق نتایج به دست آمده، پس از یک دقیقه اعمال فشار، کاهش
شدیدی در تعداد میکروارگانیسمها مشاهده گردید. این در حالی است که با افزایش مدت
زمان فرآیند، کاهش چندانی گزارش نگردید (7) معمولاً افزایش فشار منجر به غیر فعالسازی
بیشتر میکروارگانیسمها میشود اما توجه به این نکته ضروری است که باید آستانه
فشار مورد نیاز برای غیرفعال کردن هر میکروارگانیسم تعیین شود. با این وجود فشار
کمتر از MPa 200 موجب جوانه زدن اسپورهای برخی
گونههای خاص، افزایش تعداد سلولها در مرحله رشد و همچنین افزایش تعداد کلنیها
میشود (8). از سوی دیگر، کپکها و مخمرها به فشار بالا بسیار حساس هستند، چرا که غشای
خارجی آنها تحت تأثیر قرار میگیرد. نتایج حاصل از بررسیها نشان داد کاربرد فشار
MPa 500 باعث آسیب و تخریب دیواره سلولی
آنها میشود (9).
- ·
تأثیر فشار بالا بر روی ژلاتیناسیون نشاسته گندم
وقتی نشاسته در یک محیط آبی و در فشار اتمسفر حرارت داده میشود، فرآیند ژلاتیناسیون
صورت میگیرد. به طور کلی ژلاتینه شدن نشاسته یک فرآیند غیر قابل برگشت است که شامل
تورم گرانول، ذوب کریستال طبیعی، فقدان انکسار مضاعف و همچنین عدم قابلیت حل شدن
نشاسته میباشد. البته تحقیقات صورت گرفته نشان میدهد استفاده از فشار بالا (تا MPa 650) نیز میتواند
موجب تغییر شکل غیرقابل برگشت ناحیه کریستالی در گرانولهای نشاسته گردد که در
نتیجه منجر به تخریب ساختار گرانولی میشود (10). Katopo
و همکاران در سال 2002، تأثیر فشار MPa 690 را به مدت 5 دقیقه بر روی
خصوصیات ژلاتیناسیون سوسپانسیون نشاسته گندم مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان
داد ژل تشکیل شده از سوسپانسیون 1:1 (نسبت نشاسته به آب) بسیار ترد و شکننده بود و
با افزایش نسبت آب، میزان ژلاتیناسیون نشاسته نیز افزایش مییابد (10). Hongsheng
و همکاران در سال 2009 به این نتیجه رسیدند که فشار موجب کاهش آنتالپی ژلاتیناسیون
میشود اما این کاهش خطی نیست. به گونهای که آنتالپی در ابتدا بسیار سریع کاهش
یافته ولی با افزایش فشار، به تدریج تغییر میکند. این نتایج نشان میدهد برخی
ساختارهای ضعیفتر نشاسته آسیب میبیند اما بخشهای مستحکمتر آن در طول تیمار با
فشار، تغییری نمیکند (11). Bauer و Konrr
در سال 2005، تغییرات پارامتر هدایت الکتریکی[5]
را در سوسپانسیون 5% نشاسته گندم پس از قرار گرفتن در معرض فشار MPa 530 مورد بررسی
قرار دادند. نتایج نشان داد با افزایش مقدار فشار، هدایت الکتریکی نیز به دلیل
آزادسازی یونها افزایش مییابد. بین پارامتر هدایت الکتریکی و ژلاتیناسیون
سوسپانسیون نشاسته گندم رابطه مثبتی وجود دارد، بدین معنی که درجه ژلاتیناسیون
نشاسته را میتوان با استفاده از فاکتور هدایت الکتریکی تعیین نمود (12).
استفاده از فشار هيدرواستاتيك بالا با حفظ يكپارچگي گلوتن، موجب بادكردگي
نشاسته ميگردد. به طوري كه ويژگيهاي رئولوژيكي و ساختاري اين نوع نشاسته در
مقايسه با انواع حرارت ديده تفاوت داشت (13). مقدار بادكردگي نشاسته بستگي به نوع
نشاسته، ميزان فشار و همچنين مدت زمان انجام اين روش دارد (13).
علاوه بر اين، نتايج به دست آمده از
ويژگيهاي حرارتي نشاستههاي تحت فشار حاكي از كاهش دماي ژلاتيناسيون و آنتالپي
ميباشد. علاوه بر اين، گرانولهاي نشاسته حالت كريستالي خود را از دست داده و
تمايل به تجمع پيدا ميكنند (14). تحقيقات ديگر در اين خصوص نشان داد
استفاده از مقادير پائين فشار (MPa 200) تأثير چنداني بر روي گلوتن
ندارد، اما افزايش فشار و درجه حرارت (MPa800 و oC60) نتايج عكسي را
موجب گرديد. به گونهاي كه به هم پيوستگي ساختار گلوتن از بين خواهد رفت (4).
- ·
تأثیر فشار بالا بر روی اجزای تشکیل دهنده دانه گندم
مطالعات چندانی بر روی کاربرد HHP و اثر آن روی
ریزمغذیها در دانه غلات انجام نشده است اما تجزیه ویتامینهای محلول در آب در طول
تیمار با فشار و حرارت، توسط Sancho
و همکاران در سال 1999 بررسی شده است. علت انتخاب این ویتامینها
حساسیت به عوامل فیزیکی بوده است چرا که استفاده از آنها در فرآیندهای حرارتی
معمولی، با محدودیتهایی مواجه میشود (15). کاربرد HHP اثر زیادی بر روی
کاهش پیریدوکسال و تیامین دارد، به گونهای که سیستم تیمار نشده شامل 475/1 ویتامین
B1 است اما پس از تیمار
در فشار MPa 600 و OC20 به مدت 30 دقیقه
شامل 468/1 میباشد. ویتامین C پس از تیمار با فشار، کاهش چشمگیری
نشان میدهد البته با افزایش میزان فشار از 200 به 600 MPa میزان باقیمانده ویتامین از 83/87% به 58/88% افزایش
مییابد (15). در همین راستا، Gomes و همکاران در سال
1998 مشاهده کردند که اعمال فشار MPa 600-400 به مدت 10 تا 20 دقیقه در
دمای محیط، افزایش چشمگیری در میزان این دو ترکیب را به همراه دارد. از سوی دیگر، در
فشار MPa 800-700 میزان قندهای احیاکننده نسبت
به کربوهیدراتهای محلول کل کمتر میگردد (16). Galazka
و همکاران در سال 1995، گلوتن هیدراته را به مدت 60-20 دقیقه در معرض فشار MPa 800-200 قرار
دادند. بررسی پروفایل بافت[6]
به عنوان شاخصی برای دناتوراسیون پروتئین انتخاب شد و در تشخیص خمیر ضعیف و قوی
مورد استفاده واقع شد. ژلهای تشکیل شده با گلوتن فرآوری شده با حرارت، بسیار
متفاوت بودند چرا که دارای الاستیسیته بیشتر و مدول الاستیسیته بالاتر بودند (17).
تحقیقات Kieffer و همکاران در سال 2007 نشان داد در
دمای OC20، تنها مقادیر فشار بالاتر از MPa 200 میتواند
ساختار گلوتن را تغییر دهد (4). بر طبق مطالعات Barcenas
و همکاران در سال 2010، تغییرات در ساختار
گلوتن به پیوندهای دی سولفیدی نسبت داده میشود. تیمار گلوتن باعث ایجاد پیوندهای
دی سولفیدی اضافی میگردد که در کنار پیوندهای هیدروفوب و هیدروژنی، موجب تغییراتی
در شبکه گلوتن میشود که با تغییرات ایجاد شده توسط حرارت متفاوت است. تیمار HHP تا MPa 150 به مدت 4 دقیقه باعث
تغییرات میکروسکوپی خمیر میشود که احتمالاً به دلیل بازشدگی پروتئین است (5).
- ·
ساختار ميكروسكوپي خمير تحت فشار بالا
دستگاه SEM[7]
براي تعيين اثر HHP بر روي ساختار ميكروسكوپي خمير
استفاده ميشود. خمير تيمار نشده ساختار پيوستهاي با گرانولهاي نشاسته دست
نخورده و تثبيت شده در شبكه پروتئيني دارد. پس از تيمار HHP اين شبكه پيوسته،
متلاشي شده و گرانولهاي نشاسته به عنوان ساختار مجزايي تشخيص داده ميشود. با اين
وجود شكل گرانولهاي نشاسته با افزايش فشار بيشتر، از حالت طبيعي خارج ميشود. خمير
تيمار شده در فشار 50 و 150 MPa، گرانولهاي نشاسته را كاملاً قابل
تشخيص با اندازههاي متنوع نشان ميدهد و همچنين ساختارهاي احاطه كننده كه عمدتاً طبيعت
پروتئيني دارند به شدت كاهش مييابند و گرانولها را روي هم انباشته ميكنند. در
فشار MPa 250 تغييرات شديدي در خمير تيمار شده
مشاهده ميگردد، به طوري كه گرانولهاي نشاسته به عنوان ساختارهاي مجزا ناپديد شده
و فيلم ناپيوستهاي مانند آنچه بعد از تورم و ژلاتيناسيون اتفاق ميافتد ايجاد
ميكند (5). اثر فشار بالا بر روي گرانولهاي
نشاسته منجر به تورم محدود شده كه وابستگي بسياري به پارامترهاي فشار، رطوبت، زمان
و همچنين نوع نشاسته دارد. يافتههاي Mozhaev
و همكاران در سال 1994 نشان ميدهد فشار برابر يا بيشتر از MPa 2000-1000 اثر زيادي بر روي پيوندهاي كووالان ندارد (18). از سوي ديگر Hoover و همكاران نيز در سال 1989 به اين نتيجه
رسيدند كه پيوندهاي هيدروژني ايجاد شده و اتصالات هيدروفوبي تمايل به پايدار شدن
در فشارهاي بالاتر از MPa 1000 دارند. با توجه به اين كه HHP باعث باز شدن پروتئينهاي
اليگومر ميشود، بنابراين اصلاحاتي در ساختار پروتئينها مورد انتظار خواهد بود. Barcenas
و همكاران در سال 2010 مشاهده كردند تيمار HHP تا MPa 150 به مدت 4
دقيقه باعث تغييرات ميكروساختاري خمير ميشود كه علت آن را به بازشدگي پروتئين نسبت
دادند اما جهت اصلاح نشاسته، نياز به درجات بالاتر فشار (MPa 250) ميباشد (5).
نتيجه گيري
كاربرد روش HHP با توجه به مزيتهايي نظير ارائه محصولاتي با كيفيت، بهبود
خواص كاربردي و همچنين جلوگيري از واكنشهاي ناخواسته شيميايي، در صنعت غذا داراي
روندي رو به رشد ميباشد. استفاده از اين نوع فناوريهاي نوين از جمله اعمال
فشارهاي بالا سبب تحولات اساسي در بعضي از فرآيندهاي مواد غذائي از جمله سالم سازي
غيرحرارتي، بهبود ويژگيهاي كيفي، بافتي و ارزش تغذ يهاي مواد غذائي ميگردد. به
وضوح ميتوان دريافت كه گسترش اين تكنولوژي، به راحتي ميتواند جوابگوي نیازهای
مصرف کنندگان برای حصول فرآوردههاي مغذي با عمر نگهداري مناسب و سهولت حمل و نقل
باشد.
تکنولوژی فشار هیدرواستاتیک بالا بعنوان یک تکنیک غیرحرارتی منافع زیادی را در
حفظ ارزشهای کیفی و حسی ماده غذایی ایجاد میکند. با توجه به قیمت بالای این
تکنولوژی امید است که با ترکیب این سیستم و روشهای دیگر در فرآیند مواد غذایی
بتوان هزینههای عمل آوری را جبران نمود.
منابع و مراجع
Farr, D. (1990). High pressure
technology in the food industry. Trends in Food Science and Technology, 1,
14-17.
- Norton, T., & Sun D.W. (2007). Recent
advances in the use of high pressure as an effective processing technique
in the food industry. Food Bioprocess Technology, DOI:
10.1007/s11947-007-0007-0.
- Balasubramaniam, V.M., and Farkas, D.
2008. High Pressure Processing. Food Sci. and Technol. Int. In press.
- Kieffer, R., Schurer, F., Köhler, P.,
& Wieser, H. (2007). Effect of hydrostatic pressure and temperature on
the chemical and functional properties of wheat gluten: studies on gluten,
gliadin and glutenin. Journal of Cereal Science, 45(3), 285-292.
- Bárcenas M.E., Altamirano-Fortoul R.,
Rosell M.R. (2010). Effect of high pressure processing on wheat dough and
bread characteristics. LWT - Food Science and Technology, 43, 12-19.
- Palou, E., Lo pez-Malo, A., Barbosa-Ca
novas, G. V., Welti-chanes, J., Davidson, P.M., & Swanson, B.G.
(1998). High hydrostatic pressure come-up time and yeast viability.
Journal of Food Protection, 61 (12), 1657-1660.
- Ahn, J., Balasubramaniam, V.M., and
Yousef, A.E. 2007. Inactivation kinetics of selected aerobic and anaerobic
bacterial spores by pressure-assisted thermal processing. Int. J. of Food
Microbiol. 113(3): 321-329.
- Black, E.P., Setlow, P., Hocking, A.D.,
Stewart, C.M., Kelly, A.L., and Hoover, D.G. 2007. Response of spores to
high-pressure processing. Comp. Rev. Food Sci. Food Safety 6(4): 103-119.
- Sullivan, J. W., & Johnson, J. A.
(1964). Measurement of starch gelatinization by enzyme susceptibility.
Cereal Chemistry, 41, 73-7.
10. Katopo, H., Song, Y., & Jane J. L. (2002). Effect and
mechanism of ultrahigh hydrostatic pressure on the structure and properties of
starches. Carbohydrate Polymers, 47, 233-244.
11. Liu, Hongsheng; Yu, Long; Simon, George; Dean, Katherine;
Chen, Ling. Carbohydrate Polymers vol. 77 issue 3 July 11, 2009. p. 662-669.
12. Bauer B.A., knorr D (2005). The impact of pressure,
temperature and treatment time on starches: pressure-induced starch
gelatinization as pressure time tempreture indicator for high hydrostatic
pressure processing. Journal of Food Engineering, 68, 329-334.
13. Stolt, M., Oinonen, S., & Autio, K. (2000). Effect of
high pressure on the physical properties of barley starch. Innovative Food
Science and Emerging Technologies, 1, 167-175.
14. Wang, B., Li, D., Wang, L., Chiu, Y.L., Chen, X.D., &
Mao, Z. (2008). Effect of high pressure homogenization on the structure and
thermal properties of maize starch. Journal of Food Engineering, 87, 436-444.
15. Sancho, F., (1999). Effect of ultra-high hydrostatic
pressure on hydro soluble vitamins. Journal of Food Engineering, 39(3),
247-253.
- Gomes, M.R., Clark, A., & Ledward, D.A.
(1998). Effects of high pressure on amylases and starch in wheat and
barley flours. Food Chemistry, 63, 363-372.
17. Galazka, V.B., and Ledward, D.A. )1995.
(Development in high pressure processin. Food Technology
International Europe, 12:123–125.
18. Mozhaev, V., Heremans, K. (1994). Exploiting the effect
ofs of high hydrostatic pressure in biotechnological applications. Trends in biotechnology,
12, 493-501.
جديدترين
غنيسازيهاي صورت گرفته در صنعت پاستا
خلق
محصولات جديد با رقابت پذيري پايدار
(شرکت زرماکارون)
متين يحيوي ـ پژوهشگر مركز پژوهشهاي
فرهيختگان زرنام، گروه صنعتي پژوهشي زر
فاطمه شكوهي طرقي ـ پژوهشگر مركز پژوهشهاي
فرهيختگان زرنام، گروه صنعتي پژوهشي زر
رضا افشين پژوه ـ مدیر واحد تحقیق و توسعه گروه توسعه صنعتي پژوهشي زر و پژوهشگر مركز
پژوهشهاي فرهيختگان زرنام
چکيده
يكي
از بزرگترين چالشهاي امروز در صنايع غذايي، توليد مواد غذايي ارزان و از سوي ديگر
با ارزش تغذيهاي بالا است. گندم به عنوان يكي از اصليترين محصولات كشاورزي در سرتاسر
دنيا نقش مهمي در رژيم غذايي انسانها ايفا ميكند. پاستا محصولي غني از کربوهيدرات
و بدون کلسترول ميباشد كه ميزان سديم و چربي آن پايين است؛ وليكن از نظر مقدار اسيدهاي
آمينه ضروري همچون ليزين و ترئونين بسيار فقير ميباشد. پاستا به دليل مقرون به صرفه
بودن، سهولت مصرف و تنوع اشكال آن، محبوبيت خاصي در جوامع بشري دارد. با توجه به مرحله
اكسترود شدن در فرآيند توليد اين محصول، به راحتي ميتوان مواد افزودني را به فرمولاسيون
پاستا اضافه نمود. ميزان و نوع مواد افزودني مجاز در پاستا توسط سازمان غذا و داروي
آمريكا مورد نظارت قرار ميگيرند. از اينرو از جديدترين غنيسازيهاي صورت گرفته
در اين صنعت ميتوان به غنيسازي با آرد هسته زردآلو، ايزوله پروتئيني خردل،
نشاسته مقاوم، آرد نخود بدون پوست، آرد تخميرشده لوبياي سوداني، ايزوله پروتئيني
سويا، آرد بادام زميني، پودر چاي سبز، آرد لوبيا چشم بلبلي و پوست انبه اشاره
نمود.
کلمات کليدي
غنيسازي،
پاستا، آرد هسته زردآلو، ايزوله پروتئيني خردل
مقدمه
پاستا جز اولين محصولات اعلام شده در سال
1994 از سوي سازمان غذا و داروي ايالات متحده آمريكا
براي غنيسازي با آهن و ويتامينها بوده و سازمان بهداشت جهاني،
پاستا را يک حامل مناسب براي مواد مغذي معرفي کرده است. اين محصول يکي از غذاهاي قديمي
بر پايه غلات ميباشد و به دليل ارزان قيمت بودن، سهولت مصرف، تنوع و زمان
نگهداري، در سراسر جهان مورد مقبوليت عام قرار ميگيرد (1). سمولينا، آرد دوروم، آرد
نرم و يا مخلوطي از اين دو آرد و آب مواد تشکيل دهنده پاستا ميباشند. بعلاوه به موارد
ذكر شده در بالا ميتوان سفيده تخم مرغ و ادويه نيز اضافه نمود (2). گندم دوروم به
دليل دارا بودن رنگدانههاي زرد، فعاليت پائين آنزيم ليپوکسيژناز، ماده مناسبي براي
توليد فرآوردههاي خميري مانند اسپاگتي، ماکاروني، ورميشل و نودل ميباشد (3). در طول
فرآيند توليد پاستا به دليل فعاليت آنزيمهايي همانند پراکسيداز، پليفنل اکسيداز و
ليپوکسيژناز، رنگ زرد اين گندم کاهش مييابد (4). همچنين زماني كه پاستاي توليد
شده حاوي مقادير بالايي از آنزيم پليفنل اکسيداز باشد باعث ايجاد رنگ نامطلوب
قهوهاي در محصول نهايي ميگردد (5). از ديگر عوامل مؤثر در کيفيت پاستا، ميتوان
به کيفيت پخت آن اشاره نمود در اين خصوص کيفيت پخت با فعاليت پروتئوليتيکي رابطه معکوس
دارد. برخي از بررسيها نشان دادند كه مقدار بالاي پروتئين ميتواند باعث بالا بردن
کيفيت پخت گردد (6).
هدف
از اين مطالعه، مروري بر جديدترين غنيسازيهاي صورت گرفته در صنعت پاستا همچون
افزودن آرد هسته زردآلو، ايزوله پروتئيني خردل، نشاسته مقاوم، آرد نخود بدون پوست،
آرد تخميرشده لوبياي سوداني، ايزوله پروتئيني سويا، آرد بادام زميني، پودر چاي سبز،
آرد لوبيا چشم بلبلي و پوست انبه و همچنين بررسي برخي از خصوصيات فيزيکي، شيميايي،
حسي، پخت و رئولوژيکي آن ميباشد.
1.
غنيسازي
با آرد هسته زردآلو
هسته
زرآلو حاوي 16-15 درصد گوشت ميوه و 38-31 درصد هسته چوبي ميباشد كه در بسياري از
صنايع نظير آرايشي-بهداشتي، پزشكي و فرآوردههاي آردي مورد مصرف گسترده قرار
ميگيرد. ميزان پروتئين و روغن هسته زردآلو به ترتيب در حدود 25-20 درصد و 55-45
درصد تخمين زده شده است. محتواي اسيدهاي آمينه اين پودر شامل متيونين، فنيل
آلانين، والين، ترئونين، آرژنين، اسيد آسپارتيك و اسيد گلوتاميك ميباشد. همچنين
پودر هسته زردآلو منبع سرشاري از عناصر معدني پتاسيم و منيزيم، ويتامينهاي گروه B، اسيدهاي چرب غير اشباع خصوصاً اسيد اولئيك (80-31 درصد) و اسيد
لينولئيك (51-6/3 درصد) است. از سوي ديگر ميتوان بيان نمود كه اين پودر حاوي
مقادير بسيار بالايي از توكوفرول ميباشد. نتايج تحقيقات پژوهشگران در استفاده از آرد
هسته زردآلو حاكي از آن بود كه نودلهاي غني شده در مقايسه با نمونههاي معمولي داراي
ميزان پروتئين، چربي و خاكستر بالاتري بودند. نمونههاي حاصل شده از لحاظ عطر، بو،
طعم و احساس دهاني، مورد پذيرش مصرف كنندگان قرار گرفتند. بررسيهاي بيشتر حاكي
از آن بودند كه بهترين نودل توليدي از لحاظ ويژگيهاي فيزيكوشيميايي و خواص حسي،
با افزودن 15 درصد آرد هسته زردآلو حاصل ميگردد (7).
2.
غنيسازي
با ايزوله پروتئيني خردل
دانه
گياه خردل به علت دارا بودن خواص تغذيهاي فراوان از ساليان بسيار دور مورد
استفاده بشر قرار گرفته است. اين دانه سرشار از خواص ضد باكتريايي و ضد عفوني
كننده ميباشد كه به صورت خردل سياه، سفيد، هندي، با پوست و به شكل پودر و ايزوله
پروتئيني موجود ميباشد. دانه خردل سرشار از ريزمغذيهاي سلنيوم و منيزيم است كه
كمك شاياني به پائين آوردن فشار خون بدن و كاهش حملات آسم ميكند. مصرف پروتئين
اين دانه باعث بهبود عملكرد سيستم گوارشي و عمل هضم ميگردد. محققان به منظور غني
سازي پاستا با ايزوله پروتئيني خردل اقدام به استفاده از سيستم تزريق بخار، جهت
حذف عوامل ضد تغذيهاي خردل نمودند. نتايج مطالعات حاكي از آن بود كه غني كردن پاستا
توسط اين ايزوله، موجب كاهش افت پخت، ميزان چسبندگي و بهبود استحكام خمير در
محصول نهايي گرديد. همچنين محتواي اسيد آمينههاي ليزين، سيستئين، آرژنين و هيستيدين
نيز با افزايش قابل ملاحظهاي مواجه شد (8).
3.
غني
سازي با نشاسته مقاوم
نشاسته
مقاوم نسبت به فيبرهاي رژيمي قابليت نگهداري آب را به ميزان بيشتري افزايش داده و در
نتيجه موجب بهبود خصوصيات ارگانولپتيکي ماده غذايي ميشود. از اينرو ميتوان از نشاسته
مقاوم به عنوان جايگزين مناسب فيبرهاي طبيعي ياد کرد. با توجه به افزايش بيماريهاي
ناشي از عدم مصرف کافي فيبر در رژيم غذايي روزانه (9)، نياز به محصولات غذايي پر فيبر با طعم
و مزه مناسب بسيار ضروري به نظر ميرسد. بنابراين ميتوان از نشاسته مقاوم با هدف بهبود
خواص ارگانولپتيکي محصولات غذايي استفاده نمود. در ميان انواع نشاسته مقاوم، نوع RS3 به
علت دارا بودن مقادير زيادي آميلوز رتروگراد شده و نقطه ذوب 150 درجه سانتيگراد داراي
اهميت ويژهاي در صنايعغذايي ميباشد. بنابراين RS3 ميتواند به عنوان يک افزودني غذايي پريبيوتيک
مقاوم به حرارت در غذاهاي پخته و کباب شده استفاده شود (10). در پژوهشهاي صورت گرفته، خصوصيات حرارتي،
بافتي و پخت (جذب آب، افت پخت) اسپاگتي غني شده با RS3، سبوسدار و
نمونه شاهد مورد بررسي واقع شد. بهترين زمان پخت با استفاده از دستگاه آناليز
حرارتي و آناليز تصويري
مشخص گرديد. اين زمان براي اسپاگتيهاي شاهد، غنيشده RS3 و سبوسدار،
به ترتيب، برابر با 5/12، 13 و 12 دقيقه بود. پارامترهاي بافتي با استفاده از بافتسنج[11] (TA-XT2i) ارزيابي شد و نتايج
آن با ارزيابي حسي مقايسه گرديد. ميزان چسبندگي و سختي اسپاگتي سبوسدار از اسپاگتي
شاهد و غنيشده با نشاسته مقاوم بيشتر بود (10).
4. غني سازي با آرد نخود
بدون پوست
نخود بعلت دارا بودن طيف وسيعي از اسید آمينههاي
مختلف، ويتامينها و همچنين مواد معدني از ديرباز مورد توجه بسياري از متخصصين تغذيه
بوده است. علاوه بر اين نخود فاقد فاکتورهاي ضد تغذيهاي و داراي مقادير زيادي پروتئين
قابل هضم (مانند ليزين) و کربوهيدرات (با شاخص گلايسمي پائين) ميباشد (11و 12).
تاکنون مطالعات فراواني بر روي پاستاي غنيشده
با آرد نخود انجام گرفته است (13 و 14). بر طبق پژوهشهاي به عمل آمده اسپاگتي حاوي
25 درصد آرد نخود نسبت به اسپاگتي شاهد تاثير چشمگيري در کاهش شاخص گلايسمي
دارد. همچنين با افزودن آرد نخود به آرد سمولينا، محتوي چربي و مواد معدني اسپاگتي
بدون تاثير بر مقدار نشاسته افزايش يافت. خصوصيات رئولوژيکي خمير، بافت (سفتي، چسبندگي،
ارتجاعيت)، رنگ، عدد لعاب، ميزان پذيرش حسي، مقدار نشاسته و پروتئين اسپاگتيهاي تازه
حاوي 30-0 درصد آرد نخود پوستگيري شده مورد مطالعه قرار گرفت. اسپاگتي غنيشده با
آرد نخود از پذيرش حسي بيشتر، افت پخت و چسبندگي کمتري نسبت به اسپاگتي شاهد برخوردار
بود. همچنين سفتي اين اسپاگتي بعد از نگهداري در يخچال مقبوليت بيشتري داشت. ميزان
محتوي ليزين اسپاگتي غني شده با 30-15 درصد آرد نخود، افزايش يافت (14).
5.
غنيسازي
با آرد تخمير شده لوبياي سوداني
پژوهشگران
از آرد تخمير شده لوبياي سوداني به منظور غني سازي ماكاروني استفاده نمودند. به منظور
حذف فاكتورهاي ضد تغذيهاي و افزايش خواص فراسودمندي، لوبياي سوداني مورد تخمير قرار
گرفت. در حقيقت تخمير موجب كاهش ميزان آلفا گالاكتوزيدازها، اسيد فيتيك و همچنين كاهش
فعاليت بازدارندگي تريپسين شد. لازم به ذكر ميباشد كه حبوبات تخمير شده با افزايش
قابل توجه چربي و كربوهيدراتهاي محلول در آب روبرو ميشوند. اين در حالي است كه هيچگونه
تغيير چنداني در ميزان نشاسته و تاننها در نتيجه تخمير رخ نميدهد. پس از افزودن آرد
تخمير شده لوبياي سوداني به پاستا، محصول نهايي داراي ميزان پروتئين، املاح معدني،
ويتامينهاي E و B بالاتري
در مقايسه با ماكارونيهاي حاصل از سمولينا بودند (15).
6.
غنيسازي
با ايزوله پروتئيني سويا
فرآوردههاي پروتئینی سویا از مهم ترین منابع
پروتئینی تجاري با خصوصيات مطلوب ميباشد که به عنوان جایگزین مناسبی براي پروتئین
هاي حیوانی مورد استفاده قرار ميگيرند. دليل افزایش مصرف این محصولات را ميتوان
به خصوصیات کیفی و عملکردي رضايت بخش، کیفیت تغذیهاي منحصر به فرد، فراوانی، سهل الوصول
بودن و هزینه پایین آنها نسبت داد (13). به طور کلی محصولات پروتئینی سویا در چهار
گروه انواع "آرد"، "کنسانتره پروتئینی"، "ایزوله
پروتئینی" و "پروتئین بافت دار" طبقه بندي میگردند. بررسی اجزای سویا،
ايزوفلاونها را يكي از مهــــمترین عوامل ضدسرطان در سویا معرفي مينمايد. ایزوفلاونها
ميتوانند از سرطان پروستات، سینه و کولون جلوگیری كنند و روی متابولیسم پروستاگلاندین
ها تاثیر گذارند تا بدین ترتیب از پیشرفت تومور در بدن پستانداران جلوگیری کنند.
اضافه نمودن ايزوله پروتئيني سويا بر طبق تحقيقات پژوهشگران، موجب بهبود مواردي
همچون رنگ، افت پخت، وزن بعد از پخت و همچنين سفتي بافت پاستا ميگردند. نتايج آزمونهاي
ذائقه سنجي برگزار شده نيز گواهي بر اين موضوع بودند كه محصول جديد از مقبوليت بيشتري
در بين مصرف كنندگان برخوردار بود. از سوي ديگر نودلهاي برنجي كه با 30 درصد از آرد سويا غني شده
بودند در تايلند بسيار مورد توجه قرار گرفته بودند (16، 17 و 18)
7. غنيسازي با آرد بادام زميني[16]
بادام زميني
حاوي 24 درصد پروتئين سرشار از آرژينين بوده و يكي از اصليترين منابع پروتئين گياهي
در بسياري از مناطق دنيا به حساب ميآيد. همچنين اين دانه يكي از مهمترين دانههاي
روغني ميباشد كه حاوي 50 درصد روغن است. آرد اين محصول یکی از منابع غنی از ویتامین
E است که آنتی اکسیدانی قدرتمند بوده و خطر ابتلا به بیماریهای
قلبی-عروقی و سرطانی را به میزان چشمگیری کاهش میدهد. آرد بادام زمینی حاوي
مقادير زیادی آهن ميباشد که برای بهبود و اصلاح عملکرد گلبولهای قرمز خون بسیار مفید
و ضروری تلقي ميگردد. همچنين سرشار بودن اين آرد از کلسیم موجب بهبود سلامت استخوانها
ميشود. با توجه به اين كه ميزان اسيد آمينه ليزين بادام زميني نسبت به گندم بالاتر
ميباشد بنابراين اين آرد ميتواند به عنوان يك مكمل قابل توجه در توليد محصولات خميري
بالاخص پاستا مورد استفاده قرار گيرد. از سوي ديگر پروفيل متوازن اسيد آمينههاي بادام
زميني، مصرف آن را به عنوان يك غذاي سلامتي بخش براي مشتريان به ارمغان ميآورد (19
و 20).
8. غنيسازي با پودر چاي سبز
مصرف چای
سبز در اقصي نقاط دنيا رو به افزايش ميباشد كه عمدهترين دليل آن را ميتوان به بالارفتن
سطح آگاهي مردم نسبت به خواص درمانی این نوع نوشیدنی نسبت داد. بررسيهاي محققان نيز
گواهي بر اين موضوع ميباشد. در اين راستا
پژوهشگران با اضافه كردن پودر چاي سبز به آرد گندم به نتايج قابل توجهي دست يافتند.
ويسكوالاستيسيته بالاتر خمير و از سوي ديگر به تعويق انداختن پديده رتروگراداسيون از
جمله اين موارد ميباشد. از سوي ديگر با افزودن 3 گرم پودر چاي سبز به 100 گرم آرد
گندم، مدول الاستيك )′(G و مدول ويسكوزيته )′′(G نيز افزايش مييابد (21).
9. غني سازي با آرد لوبيا چشم بلبلي
تحقيقات وسيعي بر روي اضافه نمودن
مقادير 10، 15 و 20 درصد آرد لوبيا چشم بلبلي جوانهزده شده، تخمير شده و پخته به
آرد گندم صورت گرفت. ميزان پروتئين محصول نهايي افزايش يافت و خواص آنتي اكسيداني
آن نيز بهبود يافت. همچنين نمونههاي حاوي آرد لوبيا چشم بلبلي، داراي محتواي اسيد
فيتيک بيشتري بودند، اما در ميزان اين اسيد طي مدت زمان نگهداري تغييري حاصل نشد (22).
همچنين قابليت دسترسي زيستي پروتئين در غذا، به ميزان هضم پذيري آن بستگي دارد. قابليت
دسترسي زيستي پروتئين خانواده گندميان پائين است كه در حين پخت و تخمير قابليت دسترسي
زيستي پروتئين خانواده لگومينه افزايش مييابد (23). از سوي ديگر، قابليت هضم پروتئين، شمارش ميکروبي
(توتال کانت، کپک، مخمر) نمونهها را در طي مدت 6 ماه نگهداري مورد بررسي قرار گرفت.
ژلاتينه شدن نمونهها با استفاده از دستگاه آناليز حرارتي
مورد ارزيابي قرار گرفت. افزودن آرد لوبياي چشم بلبلي تأثيري در تعداد کل باکتریها،
کپک و مخمر نداشت، اما با افزودن آرد لوبياي چشم بلبلي دو پيک اندوترميک با تغييرات
آنتالپي معنيدار وجود داشت (23).
10. غنيسازي با پوست انبه
مواد
شيميايي گياهي همانند فنوليک، کاروتنوئيد و فيبرهاي رژيمي به دليل داشتن خواص آنتياکسيداني،
ضد جهش زايي و ضد سرطان زايي بسيار مورد توجه قرار گرفتهاند. رژيمهاي غذايي غني از
چنين موادي در بهبود سلامتي بسيار مؤثر هستند. برخي از آنتياکسيدانهاي مصنوعي مانند
BHT و BHA در فرآوري مواد غذايي مورد استفاده قرار ميگيرند (24). در سالهاي اخير استفاده از آنتياکسيدانهاي
مصنوعي به سبب خاصيت سرطانزايي و سمي بودن آنها محدود شده است (25). اخيراً استفاده
از آنتياکسيدانهاي طبيعي بسيار مورد توجه قرار گرفته است، بنابراين يافتن منابع ارزان
قيمت بسيار ضروري است. محصولات جانبي صنايع کشاورزي مانند پوست ميوهها و سبوس غني
از ترکيبات فعالزيستي داراي خاصيت آنتياکسيداني هستند (26). انبه، يکي از ميوههاي
مناطق گرمسيري است. پوست اين ميوه، محصول جانبي کارخانجات فرآوري و منبع خوبي از ترکيبات
فعالزيستي مانند پلي فنول، کاروتنوئيد، ويتامينها، آنزيمها و فيبرهاي رژيمي است.
دفع ضايعات حاصل از فرآوري انبه مانند پوست اين ميوه، يکي از مشکلات اساسي اين صنعت
است. پوست انبه 20-15 درصد از کل ميوه را شامل ميشود . محققين مقادير 5/2، 5 و
5/7 درصد از پوست انبه را به منظور بررسي خصوصيات پخت، سختي و ارزيابي حسي و تغذيه
اي به ماکاروني اضافه نمودند. با افزودن
5/7 درصد پوست انبه، مقدار فيبر، پليفنولها،
کاروتنوئيد و همچنين سختي بافت افزايش يافت. ماکاروني توليد شده با پوست انبه داراي
خصوصيات آنتياکسيداني بهتري بود، اما افت حاصل از پخت افزايش يافت. با افزودن 5 درصد
پودر پوست انبه به سمولينا، کيفيت ماکاروني بهبود يافت. بنابراين ميتوان از پودر پوست انبه به منظور بالا
بردن ارزش تغذيهاي ماکاروني بدون تأثير بر خصوصيات پخت، بافت و حسي استفاده کرد
(27).
نتيجه
غني سازيهاي انجام گرفته بر پاستا توسط موارد اشاره شده فوق،
نتايج ذيل را در بر داشته است:
1.
افزودن 15 درصد آرد هسته زردآلو، محصول نهايي پاستا
را از لحاظ ويژگيهاي ارگانولپتيكي و فيزيكوشيميايي مورد مقبوليت بيشتري در بين
مصرف كنندگان قرار داد.
2.
غني سازي پاستا با ايزوله پروتئيني خردل فاكتورهايي
نظير افت پخت و ميزان چسبندگي بافت محصول را كاهش داد و از طرف ديگر باعث بهبود
استحكام خمير گرديد.
3.
خصوصيات رئولوژيكي همچون ميزان چسبندگي و سختي بافت
محصول نهايي با به كارگيري نشاسته مقاوم در فرمولاسيون پاستاي ياد شده بهبود يافت.
4.
محققين نتيجه گرفتند كه افزودن مقدار 25 درصد آرد
نخود بدون پوست به پاستا، انديس گلايسمي پائينتري را موجب ميگردد و علاوه بر آن
ميزان چربي و مواد معدني محصول نهايي نيز با افزايش روبرو ميشود. همچنين اضافه
نمودن 30 درصد از اين آرد، افزايش مقبوليت حسي بيشتر و كاهش افت پخت و چسبندگي را
نسبت به نمونه شاهد به دنبال داشت. علاوه بر اين، نگهداري محصول غني شده با اين
آرد در دماي پائين (يخچال) پذيرش بيشتري را از سوي مصرف كنندگان به همراه داشت. از
سوي ديگر، اين نوع پاستاي غني شده، حاوي مقدار اسيد آمينه ليزين بالاتري بود.
5.
آرد تخمير شده لوبياي سوداني به هنگام اضافه شدن به
فرمولاسيون پاستا توانست پروتئين و ريز مغذيهايي همچون عناصر معدني و ويتامينهاي
گروه E و B
را در مقايسه با نمونه شاهد افزايش بخشد.
6.
بهبود مواردي نظير رنگ، افت پخت، وزن بعد از
پخت و سفتي بافت پاستا در نتيجه افزودن ايزوله پروتئيني سويا حاصل گرديد.
7.
از آن جايي كه گندم از لحاظ اسيد آمينه ليزين فقير
ميباشد، غني سازي پاستا با آرد بادام زميني به علت سرشار بودن از اين اسيد آمينه
ميتواند موجب جبران بخشي از اين كمبود گردد.
8.
نتايج قابل
توجهي از اضافه كردن پودر چاي سبز به آرد گندم به دست آمد كه از آنها ميتوان به
ويسكوالاستيسيته بالاتر خمير حاصل و همچنين به تعويق انداختن پديده رتروگراداسيون
اشاره نمود.
9.
افزودن آرد
لوبيا چشم بلبلي به پاستا موجب بالاترين محتواي پروتئيني محصول نهايي گرديد. بهبود
خواص آنتي اكسيداني از ديگر موارد ايجاد شده توسط اين غني سازي بود. در بحث
ميكروبيولوژي ميتوان به عدم تأثير اضافه كردن اين آرد در تعداد کل باکتریها، کپک
و مخمر پاستاي حاصله اشاره نمود.
10.
پاستاي غني شده با پوست انبه داراي ويژگي آنتي
اكسيداني بهتري نسبت به نمونه شاهد بود. با اين وجود افت حاصل از پخت اين فرآورده
افزايش يافت. در مجموع براي بالا بردن ارزش تغذيهاي پاستا و بهبود خصوصيات پخت آن، استفاده از پوست انبه
نتايج قابل توجهي را موجب گرديد.
مراجع
Supplemented with Peanut Flour.
Journal of Food Science. Vol. 76, Nr. 1.
[21] Li, M. Zhang, J. Zhu, Ke. Peng,
W. Zhang, Sh. Wang, B and Zhu, Y. 2011. Effect of superfine green tea powder on
the thermodynamic, rheological and fresh noodle making properties of wheat
flour. LWT- Food Science and Technology. Volume 46, Issue 1, pages 23-28
[22] Emine Nur Herke, E., Ibanoĝlu, S., Öner, M., Nermin Bilgic,li, N. B., Gu¨zel, S. 2007. Effect of storage
on the phytic acid content, total antioxidant capacity and rganoleptic
properties of macaroni enriched with cowpea flour. Journal of Food Engineering,
78. pp. 366–72.
[23] Kiers, J. L., Nout, R. M. J.,
& Rombouts, F. M. 2000. In vitro digestibility of processed and fermented
soya bean, cowpea and
maize. Journal of the Science of
Food and Agriculture, 80. pp. 1325–1331
[24] Byrd, S. J. 2001. Using
antioxidants to increase shelf life of food products. Cereal Foods Word, 46(2).
pp.48−53.
[25] Sarafian, T. A., Kouyoumjian,
S., Tashkin,D.,& Roth, M. D. 2002. Synergistic cytotoxicity
ofDELTA9-tetrahydrocannabinol and butylated hydroxyanisole. Toxicology Letters,
133, 171−179.
[26] Butsat, S., Weerapreeyakul, N.,
& Siriamornpun, S. 2009. Changes in phenolic and antioxidant activity in
Thai Rice husk at five growth stages during grain development. ournal of
Agricultural and Food Chemistry, 57. pp. 4566−4571.
[27] Ajila, C. M., Naidu, K. A.,
Bhat, S. G., & Prasada Rao, U. J. S. 2007. Bioactive compounds and
antioxidant potential of mango peel extract. Food Chemistry, 105. pp. 982−988.
10-
Shamai, K., Bianco-Peled, H., & Shimoni, E. 2003. Polymorphism of resistant
starch
organoleptic
properties of chickpea-fortified spaghetti with insights to the underlying
mechanisms of traditional durum pasta quality. Journal of Cereal Science, 49.
pp. 128–133.
13-
Goni, I., Valentin-Gamazo, C. 2003. Chickpea flour ingredient slows glycemic
response to pasta in healthy volunteers. Food Chem 81. pp. 511–515.
14-
Sabanis, D., Makri, E., Doxastakis, G., 2006. Effect of durum flour enrichment
with chickpea flour on the characteristics of dough and lasagne. J. Sci. Food
Agric 86, 1938–1944.
15- Torres, A., Frias, J., Granito, M.
and Vidal-Valverde, C. 2006. Fermented Pigeon Pea (Cajanus cajan)
Ingredients in Pasta Products. J. Agric. Food Chem. 6685–6691.
16-
SIEGEL, A., BHUMIRATANA, A., and LINEBACK, D. R. 1975. Development,
acceptability, and nutritional evaluation of high-protein soy supplemented rice
noodle for Thai children. Cereal Cheam. 52:801. SAS INSTITUTE. 1982.
Statistical Analysis system (SAS) User Guide. SAS Institute: Cary, NC.
17-
BREEN, M. D., BANASIK, O. J., and WALSH, D. E. 1977. Use of various protein
sources in pasta. Macaroni J. 26:34.
18.
Singh, P., Kumar, R., Sabapathy, S.N. & Bawa. S., 2008, Functional and
edible uses of soy protein products. Comprehensive Reviews in Food Science and Food
Safety, 7(1), 14-28.
19- Chompreeda P, Resurreccion AVA, Hung YC Beuchat LR.1987. Quality evaluation of
peanut-supplemented Chinese type noodles. J. Food Sci. 52: 1740-1741.
20.
Howard, B. Hung, Y and McWatters, K. 2011. Analysis of Ingredient Functionality
and Formulation Optimization of Pasta Supplemented with Peanut